تحقیقهای اخیر نشان میدهند که دوکهای خواب، [1] یا خیزشهای[2] فعالیت عصبی که در طی خواب همراه با حرکتهای سریع چشم[3] رخ میدهند، نقش مهمی در کمک به یادگیری افراد و بهخاطر سپردن نحوه انجام اقدامات فیزیکی از جمله چرخاندن چوب گلف ایفا میکنند.
تحقیقهای اخیر در زمینه مزایای بالقوه خواب همانند حافظه قویتر و دامنه توجه بیشتر، محور تحقیقهایی بود که روانشناسان در هشتاد و چهارمین کنوانسیون انجمن روانشناسی غرب در دانشگاه فونیکس در تاریخ 22 تا 25 آوریل ارائه کردند. کنفرانس انجمن، چند جلسه را به بحث دربارة خواب، تأثیرهای آن بر سلامتی و خطمشیهای اجتماعی اختصاص دادند.
در این کنفرانس کارشناسان برجستة پروژههای خواب همچون دکتر چریل اسپین وِبِر، از مرکز اختلالات خواب اِسکریپس مرسی، دکتر ریچارد بوتزین از دانشگاه آریزونا و دکتر تریسی کو از کلینیک اختلالات خواب استنفورد حضور داشتند که به بررسی موضوعهای مختلفی مانند رابطه خواب با خلقوخو و کمبود شایع خواب در بین آمریکاییها پرداختند. دکتر جیمز بی ماس، استاد و رئیس سابق بخش روانشناسی دانشگاه کرنل جلسهای را به سخنرانی در زمینه مزایای خواب مثل تقویت سلامتی و حافظه اختصاص داد.
دکتر ماس، نویسنده کتاب پرفروش «نیروی خواب» (انتشارات ویلارد، 1998) گفت: «ما در آمریکا با بحران روبرو هستیم. بسیاری از بزرگسالان به طور متوسط یا شدید کمبود خواب دارند و این امر بر بهرهوری، [4] کار و روابط آنها تأثیر دارد. اگر ما با ماشینها و دستگاهها همانند بدن انسان رفتار میکردیم، قطعاً به بیملاحظگی متهم میشدیم.»
دکتر ماس تأکید میکند، داشتنِ خواب خوب یک کار تجملاتی نیست؛ بلکه یک ضرورت است. وی افزود: «هوشیاری، انرژی، عملکرد، تفکر، بهرهوری، خلاقیت، ایمنی و سلامتیِ شما در تأثیر میزان خواب شما هستند. خواب خوب بهترین تعیینکننده طول عمر و کیفیت زندگی است.»
خواب و یادگیری
دکتر ماس میگوید، خواب، بهویژه خوابِ همراه با حرکت سریع چشم، افزون بر افزایش هوشیاری، اطلاعات جدید مغز را در حافظه بلندمدت ذخیره میکند. وی توضیح میدهد، مغز این کار را از راه فرایندی به نام دوک خواب یا خیزش مغزی خواب انجام میدهد که محققان بهتازگی آن را شناسایی کردهاند.
دوکهای خواب: انفجارهای[5] امواج مغزی به مدت یک الی دو ثانیه هستند که بهسرعت و در فرکانسهای قوی، زیاد و کم میشوند و بر روی نوار مغزی[6] تصویری همانند جهشی بزرگ ایجاد میکنند و در طی خواب همراه با حرکت سریع چشم رخ میدهند. مرحله خوابِ همراه با حرکت سریع چشم، معمولاً در انتهای شب و بین ساعت شش تا هشت خواب رخ میدهد؛ یعنی زمانی که افراد، بیشتر خواب میبینند. ماس گفت: در واقع، الگوهای عصبی مغز در طی خوابِ همراه با حرکت سریع چشم، به حالت هوشیاری و بیداری شباهت دارند.
وی شرح میدهد: در طی خوابِ همراه با حرکت سریع چشم، مغز مشغول شارژ مجدد انتقالدهندههای عصبی[7] است که شبکههای عصبی اصلی را برای یادآوری، یادگیری، عملکرد و حل مشکل ضروری، سازماندهی میکنند. از سوی دیگر، وی میگوید: محروم کردن مغز از خواب باعث کندذهنی، گیجی و ناخوشی شما میشود.
برای مثال، شما روز چهارشنبه در کلاسهای گلف شرکت میکنید و تا قبل از دور بعدی در روز شنبه حرکتهای خود را بهبود میبخشید. پس از مشاهده پیشرفت، شما در روزهای دیگر هفته، هر شب شش ساعت میخوابید این تقریباً میانگین خواب بزرگسالان آمریکایی در شب است.
بااین حال، ماس میگوید: «زمانی که آخر هفته فرامیرسد، عملکرد شما بدتر از زمانی است که اصلاً تمرین نکردهاید.»
چرا این اتفاق میافتد؟ دکتر بیان میکند: در طی خوابِ همراه با حرکت سریع چشم، مغز حافظه کوتاهمدت موجود در قشر حرکتی[8] را به لوب گیجگاهی[9] منتقل میکند تا به حافظه بلندمدت تبدیل شود. تحقیقها نشان میدهند: خیزشهای دوکهای خواب بعد از درک اطلاعات جدید توسط لوب گیجگاهی و ذخیره در حافظه بلندمدت، از بین میروند.
وی اضافه میکند: بااینحال، خواب کمتر از شش ساعت ممکن است مانع از ایجاد دوکهای خواب و از انتقال اطلاعات جدید به حافظه بلندمدت جلوگیری کند که باعث خودکار شدن کارهایی همچون چرخش چوب گلف میشود.
اگرچه محققان مدتی است که از وجود دوکها مطلع هستند؛ اما به گفته دکتر ماس، آنها در سالهای اخیر به بررسی دقیق این دیدگاه پرداختهاند. برای مثال، وی خاطرنشان کرد که دکتر متیو ویلسون، از مؤسسه فناوری ماساچوست و دکتر آلن هابسون از هاروارد، اخیراً تحقیقهای موفقیت آمیزی در زمینه اندازهگیری الگوهای عصبی موشهای در حال خواب منتشر کردند که این موشها در طول روز در مسیر مارپیچ یا هزارتو[10] قرار گرفته بودند. آنها دریافتند که الگوهای مغزی موشها در طی خواب تقریباً با الگوهای مغزی آنها در هنگام دویدن در هزارتو، یکسان هستند. در واقع، این الگوها به حدی مشابه بودند که محققان میتوانستند تشخیص دهند موشها چه بخشی از هزارتو را در خواب میبینند.
بااینحال، در دور دوم، موشهایی که خوابِ همراه با حرکت سریع چشم نداشتند، نتوانستند بهخوبی موشهایی که به این مرحله از خواب رسیدند، در هزارتو حرکت کنند. گروهی از محققان معتقدند: نتایج به طور قطعی نشان نمیدهند که خوابِ همراه با حرکت سریع چشم، برای حافظه کوتاهمدت ضروری است. برخی از تحقیقها نیز نشان دادهاند: داروهای ضدافسردگی منجر به اختلال در یادگیری و حافظه نمیشوند مثل داروهای مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین در مغز که در خوابِ همراه با حرکت سریع چشم اختلال ایجاد میکنند؛ اما دکتر ماس بیان میکند که تحقیقها نشان دادهاند: رؤیاها فراتر از افکار انتزاعی هستند. وی توضیح داد: در برابر آنها، خوابها نشانگر تلاشهای مغز برای معنا بخشیدن به رویدادهای روزانه هستند.
دکتر ماس میگوید: «فعالیت مغز در طی خواب، برای عملکرد آتی ضروری است. اگر میخواهید بازی گلف خود را تقویت کنید، بیشتر بخوابید.»
خواب ذهنی
سایر پژوهشهای ارائه شده در دانشگاه فونیکس نشان از آن دارد که نهتنها میزان خواب مهم است؛ بلکه میزان بهبودبخشی و کیفیت خواب نیز اهمیت دارد.
دکتر رابرت هیکز، استاد بازنشسته در دانشگاه ایالتی سن خوزه بیان کرد: تحقیقهای وی نشان دادهاند: برخی افراد معتقدند که خواب به آنها نیروی تازهای میدهد، این در حالی است که برخی دیگر احساس میکنند خواب کافی ندارند، حتی اگر هر دو گروه به میزان یکسانی بخوابند. هیکز ارائه تحقیق خود را با استفاده از پرسشنامۀ خودگزارشگری[11]انجام داده است. او از افراد میخواهد که جملههایی مثل «حس میکنم نمیتوانم به طور واضح فکر کنم»، «در انجام فعالیت جسمی طولانیمدت با مشکل رودررو هستم» و «توانایی کمی برای رویارویی با مشکلهای عاطفی دارم» را بخوانند و در صورت موافقت، به آنها امتیاز بدهند.
وی دریافت افرادی که بالای بیست درصد و پایین بیست درصد نمره دریافت کردند، تقریباً هر شب مدتزمان یکسانی میخوابیدند؛ اما 62 درصد افرادی که خستگی کمی داشتند، از خواب خود راضی بودند؛ درحالیکه 68 درصد افرادی که خستگی بیشتری داشتند، از خواب خود ناراضی بودند. زمانی که از آنها پرسیده شد هر شب به چند ساعت خواب بیشتر نیاز دارند تا بتوانند به طور کامل استراحت کنند، گروهی که بیشتر خسته بودند گفتند که به یک ساعت و نیم، خواب بیشتر نیاز دارند؛ این در حالی است که گروهِ با خستگی کمتر بیان کردند که فقط به یک ساعت خواب نیاز دارند.
وی گفت: «آنها تقریباً به میزان یکسانی میخوابند؛ اما ارزش خواب خود را به روش کاملاً متفاوتی درک میکنند.»
تفاوت در چیست؟ هیکز به بررسی آن دو گروه پرداخت و به این نتیجه رسید که آنها در یک زمینه غیرمنتظره با هم تفاوت دارند: گروهی که خستهتر بودند بیان کردند که به طور مکرر از کابوسهای بعد از حادثه[12] و هراس شبانه رنج میبردند، در این کابوسها، تجربههای وحشتناک و ناراحتکننده گذشته دوباره در حافظه آنها زنده میشد. این نوع رؤیاها حتی در طی خواب معمولاً با عواطف شدید همراه هستند و میتوانند باعث بیداری مکرر فرد از خواب شوند.
هیکز پژوهشهای خود را در این زمینه ادامه میدهد تا دریابد که آیا هراس شبانه واقعاً بر ادراک افرادی که خواب کافی ندارند، نقشی دارد یا خیر. وی میگوید: تأثیر خواب با هراسهای شدید شبانه باعث میشود افراد کیفیت خواب خود را بهبود بخش تلقی نکنند، حتی اگر این افراد بهاندازه افرادی بخوابند که کابوسهای ناراحتکننده را تجربه نکردهاند.
پینوشتها:
[1] دوک های خواب (Sleep spindles): امواج کوتاهی هستند که با بسامد 12تا 14 هرتز در خلال مراحل 1 تا 4 خواب و در فاصله زمانی 2 تا 5 دقیقه پیدا می شوند. این امواج نمایانگر فعالیت مکانیسمی است که حساسیت مغز را در برابر اطلاعات حسی کم می کنند و در استمرار خواب شخص نقش دارند. در افراد سالمند این امواج کمتر دیده می شوند و به همین دلیل سالمندان در طول شب چندین بار بیدار می شوند (Wikipedia).
[2] Spikes
[3] خواب همراه با حرکتهای سریع چشم (Rapid eyes movement(REM)): یکی از مراحل خواب در پستانداران است که در آن بدن در حالت خواب عمیق به سر می برد ولی واکنش مغز در حالت بیداری است (Wikipedia).
[4] Productivity
[5] Bursts
[6] Electroencephalography(EEG)
[7] Neurotransmitters
[8] Motor cortex
[9] Temporal lobe
سهیلا صفری
عضو انجمن روانشناسی امریکا(APA) شماره عضویت
C2103694325
عضو انجمن روانشناسی و مشاوره ایران شماره عضویت ۲۰۵۹۵